جایی برای ...

متن مرتبط با «دل بردی ازمن به یغما حمید علیمی» در سایت جایی برای ... نوشته شده است

غم شیرین به دست آوردن چیزی که قادر به نگه داشتنش نیستی...

  • غم شیرین به دست آوردن چیزی که قادر به نگه داشتنش نیستی...! این جمله رو من می فهمم وقتی به تمامی به دست آوردمت... وقتی تو رو ذره ذره برای روزهای مبادا ذخیره کردم... این جمله رو من می فهمم که خوب می دو, ...ادامه مطلب

  • زخم قدري بر دلش بگذار مرهم بيشتر...

  • زخمی که غریبه بزند، فقط زخم است. دردش را می کشی و کم کم فراموشش می کنی. اما؛ واویلا از آن زخمی که آشنا می زند. دلبری، دلداری، آشنایی، کسی که خوب تو را بلد باشد زخمی که بزند فقط زخم نیست، زلزله ای است , ...ادامه مطلب

  • شنبه های خستگی

  • از آن شنبه های دلگیری است که هی بغض می آید تا گلو پرده ای روی چشمهایم می آید فرو می خورم و سر بالا می گیرم و پلک میزنم تا نچکد از چشم، گاهی نمی شود ، از صبح که چشم باز می کنی کسی با تو بیدار می شود که, ...ادامه مطلب

  • به عقب بر نمی گردیم...

  • صدای رودخونه توی گوشم پیچیده بود، دلم خواست بر گردم و بگم هنوز دوستت دارم... دلم خواست دوباره صدات کنم، بگم هی رفیق بیخیال اینهمه بغض... بیا دوباره از نیمه ی مگوی زندگی حرف بزنیم... مگه چند نفر در عال, ...ادامه مطلب

  • ما به نمی شویم و تو بدنام می شوی...

  • غربت عالم خاکی را تنها کسانی میفهمند که طالب دنیای بهتری باشند... رویای مدینه ی فاضله...یافتن شمس... غربت دنیا را کسانی میفهمند که با مفهوم خلقت و خود در چالش باشند...غربت دنیا یعنی یک نفر در این میانه آشنا نبینی... تلخ تر از این غربت احساس نا امیدی از یافتن یک آشنای جان می تواند باشد... همه ی این س, ...ادامه مطلب

  • درد بی بهانه زیستن...

  • و من !رویای امیدوار به روزهای بعد...خوب میدانم که جنسم از این جماعت نیست...نخواستم که چون همه باشم...دغدغه هایم...آرزوهایم...هیچ کدام شبیه اطرافیانم نبوده... حالا!این روزها دارم به رویای دیگری بودن فکر میکنم...آغازی دوباره...از سر گرفتن روزهای پیوند دل و دین و رویا... کم کم می رسم به رویاهای دست نیافتنی... که باید از جایی شروع کرد.همه ی آنچه را که خراب کرده ام در این سالها.... من انیس کلمات بوده ام...و یاد ندارم جز اینجا و جز با یک رفیق درد و دلی کرده باشم... من! رویای آرزوهای بی تغییر...رفته ی راه های دور...اینجا ! همین کنج خلوت دل نوشتم به امید...که روزی بیایی...که بخوانی... و چه سود حالا که رفته ای از جان... در آن مزار بی بازگشت کنارت خواهم آرمید.و شک نکن روزی باز در پیچ یک خیابان دور از اینجا از کنار هم عبور خواهیم کرد.و تو لحظه ای فکر میکنی ...چقدر چشم هایش آشنا بود... من تو را زیسته ام درآوازی دووووورر... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی... و باید از نوشتن ات .از تو نوشتن....و برای تو نوشتن هم دست بردارم... باید از نو بنویسم... بسان سال های تنهایی... بسان سال های به شوق و انتظ, ...ادامه مطلب

  • دل بردی از من به یغما...

  • دل کندن درد دارد...خاصه از عزیزت اگر باشد...پناه برده ام به اغوش خدااا که یاری کند...دست هایم را بگیرد که پی دستهایت نگردم...برایش حرف بزنم که پی گوش ات نباشم...به آغوشش پناه برم تا اشتیاق دیدارت از سر بیرون کنم...امدم مشهد یاری بطلبم...که دل بریدن سخت کشنده است... قامت نماز حاجت که بستم اول برای سلامتی محمد بود و بعد..بعد برای حاجت دل تو...مگر می شود کسی که صاحب خانه است را نادیده گرفت...مگر میشود کسی را که بخش مهمی از وجودت بوده را نبینی... نمی بینمت اما فراموش کردنت کار من نیست..عادت میکنم اما چون تو فراموش نه!!! خوب عادت کردی..به ندیدنم...راحت شدی از لحظه های بودنم..,دل بردی ازمن به یغما,دل بردی ازمن به یغما اصفهانی,دل بردی ازمن به یغما علیمی,دانلود دل بردی ازمن به یغما,دانلود دل بردی ازمن به یغما اصفهانی,دل بردی ازمن به یغما mp3,دل بردی ازمن به یغما گنجور,متن دل بردی ازمن به یغما,دل بردی ازمن به یغما حمید علیمی,دل بردی ازمن به یغما مداحی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها