از نگفته ها...

ساخت وبلاگ
همه ی حرف ها را نمی شود زد...بعضی حرف ها می ماند در دل...بعد یه غروب دلتنگ جمعه، یک روز ابری بارانی که پشت چراغ قرمز نم باران شیشه را نوازش می کند، اهنگی که پخش می شود، ناگهان یادت می آید...و فکر می کنی که اگر گفته بودی...آخ اگر گفته بودی...اما نه! معتقدم که ارزش بعضی حرف ها در نگفتن است...هرچند هربار مرورش کنیم...بعضی حرف ها را باید نگه داشت برای آن مبادا روزی که آمدنش را چشم به راهیم...و گاهی حرف های نگفته مان کلمه می شوند می خزند روی کاغذ ...همان روزها که از میانه ی دل با درد بالا می آیند تا گفته شوند و مخاطبشان نیست...

گاهی؛ کاش گاهی می شد از دل زمان از دست رفته بعضی ها را بیرون کشید و مقابلشان ایستاد و گفت...انقدر که سبک بال بتوان برای همیشه انتهای حرف ها را نقطه ای گذاشت و از نوع آغاز کرد...

از نگفته ها بیزارم...

بیزارم از جمله هایی که پایانی باز دارند...

جایی برای ......
ما را در سایت جایی برای ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fjayibarayroyaf بازدید : 144 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 6:27