بداخلاقی غریبی که سابقه و کارم رو با چالش جدی مواجه کرد و در نهایت به بهترین شکل ممکن توسط خداوند رحمان و لطف دوستان خوبم حل شد...
دستهای غریبی که در روزهای سخت روی شونه هام حس شون کردم... و دوستان دیر آشنایی که برای همیشه از زندگی ام حذف شدند...
شاید اینها مهمترین اتفاقات زندگیم بودند که اثرات و ثمراتش سالیان سال با من بمونن...
حفره ای عمیق در قلبم که هیچ بودنی جاش رو پر نخواهد کرد، باوری عمیق تر به رفاقت شیرین حضرت دوست که باورش کردم و هیچ رفتنی دیگه دلم نمی لرزونه... آدم در جوانی فکر نمی کنه یک روزی توی میان سالی اینهمه باورهاش و نگاهش به عالم و ادم میتونه تغییر بکنه... فقط گمونم دلتنگی که عادت نمیشه، فهم نمیشه... حل نمیشه توی وجود آدم... یک روز بدون شک برای همه ی اونهایی که ایمان داشتم به بودن شون و امروز نیستن می نویسم که دنیا بدون اونها چه شکلی..
سال97 با همه ی فراز و نشیب هاش پر از درس های معرفتی بود برام، بیش از زندگی... بیش از سختی هاش... و تا وقتی که دنیا فرصت یادگیری و فهم بهتر برام فراهم می کنه قابل تحمل و دوست داشتنی هم میتونه باشه... زندگی هنوز خوشگلی هاش داره... و این یعنی باید به اومدن بهار و سال نو دلخوش و امیدوار بود...
جایی برای ......
برچسب : نویسنده : fjayibarayroyaf بازدید : 129