بعضی ها را بدرقه کنید، حتی اگر لایق بدرقه نباشند. بدون کنار زدن پنجره، بدون سر برگرداندن به عقب، بعضی ها را بدرقه کنید و بگذارید به قلب هایی بروند در اندازه ی خودشان، حتی اگر مطمئن باشید روزی با چشمانی وحشت زده و بی پناه بر خواهند گشت.
زخم های خاطراتشان را ببندید، بودن های ناروایشان را بشویید، غرور و دروغ و قضاوتشان را در چمدانشان بگذارید و بگذارید به هر کجا که باید بروند، بروند. بگذارید در گذشته به جایی که با آن تعلق دارند آرام بگیرند. برایشان گریه کنید، سوگواری کنید و بدانید این از دست دادنی ضروری ست برای به دست آوردنی گران بها.
بعضی ها را تمام کنید و در گوشه ی بودنشان روبان بچسبانید. بعضی چیزها، بت ها، باورها، عادت ها، آدم ها را برای همیشه بدرقه کنید. دست تکان دهید، لبخند بزنید، قلبتان را به بوسه های باد بسپارید و به زمان، اجازه ی گذشتنی سلانه تر را بدهید. حالا بلند شوید، شهامتتان را تحسین کنید و خودتان را در آغوش بگیرید.
جایی برای ......
برچسب : آن نیستی که رفتی آنی که در ضمیری, نویسنده : fjayibarayroyaf بازدید : 187