جایی برای ...

متن مرتبط با «قصه ی ناتمام» در سایت جایی برای ... نوشته شده است

غم شیرین به دست آوردن چیزی که قادر به نگه داشتنش نیستی...

  • غم شیرین به دست آوردن چیزی که قادر به نگه داشتنش نیستی...! این جمله رو من می فهمم وقتی به تمامی به دست آوردمت... وقتی تو رو ذره ذره برای روزهای مبادا ذخیره کردم... این جمله رو من می فهمم که خوب می دو, ...ادامه مطلب

  • من و تو و خاطره بازی

  • وسط هیاهوی کار درست وقتی که توقع شنیدنش رو ندارم خبر می رسه که تو هستی... همین حوالی و حال دلت خوبه و داری با دیگران قسمت می کنی شادی ات رو... سر می شم ... نگاه می کنم و عادی می گم ازت بیخبرم... که س, ...ادامه مطلب

  • من چرا عادت کردن را بلد نیستم...

  • انگار قرن ها از رفتنت می گذره... انگار قرن هاست نوشتن بلد نیستم... سرم پر از حرف های ناتمام... و زبان قاصر از گفتن... عادی نیست... نه رفتنت نه حال من... و از بد ماجرا من عادت کردن رو بلد نیستم... به نبودنت عادت نمی کنم... + نوشته شده در شنبه دوازدهم مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱:۳ ب.ظ توسط  |  , ...ادامه مطلب

  • جالی خالی بودنت

  • زندگی ام شعر شده... شعری که سروده نمیشه...تو بی واژه شعری، من همه تشنه ی گفتنت...جای خالی ات پر نمیشه... توی هوات نفس می کشم...  + نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۹ ساعت ۴:۱ ق.ظ توسط  |  , ...ادامه مطلب

  • با مرگی که مهربان نیست چه کنم!

  • بگو رفیق، با مرگی که مهربان نیست چه کنم؟ یعنی مرگ اجازه می دهد پیش از عزیمت ببینمت... بنشینیم به گفتگو؟!بگو من این سال های بی تو بودن را چگونه تاب آورده ام... پنهان شده پشت لبخند.. پشت زنانگی، مادر بو, ...ادامه مطلب

  • بی خبر در بزن و سرزده از راه برس...

  • دل تنگ چیز خوبی نیست....از وقتی که یادم می یاد فصل پاییز و هوای بارونی اش، سرمای مطبوعش و شاهکار رنگ های زیبای طبیعت رو دوست داشتم، از همون سالهای نوجوانی که از خونه تا باشگاه حجاب راسته ی بلوار کشاور, ...ادامه مطلب

  • هنوز خوابت را می بینم

  • گاهی خوابت را می‌بینمبی‌صدابی‌تصویرمثلِ ماهی در آب‌های تاریککه لب می‌زند ومعلوم نیستحباب‌ها کلمه‌اندیا بوسه‌هایی از دل‌تنگی....باید زنگ بزنم، یا دست کم کلمات را ردیف کنم در فضای مجازی که بگویم سالها ا, ...ادامه مطلب

  • بعد از تو خاک بر سر دنیا...

  • بچه که بودم همیشه فکر می کردم چرا پیرزن پیرمردها توی مراسم تدفین و عزاداری ها مثل جوان ها بیتابی نمی کنند، حتی در غم از دست دادن عزیزان خیلی نزدیک... صبورترند ... اما این روزها می فهمم چرا... این روزه, ...ادامه مطلب

  • نرم نرمک می رسد...

  • سال پر تلاطمی رو گذروندم... بیماری سختی که تا مرگ من رو پیش برد و سرسختانه به زندگی برم گردوند...بداخلاقی غریبی که سابقه  و کارم رو با چالش جدی مواجه کرد و در نهایت به بهترین شکل ممکن توسط خداوند رحما, ...ادامه مطلب

  • یک سال بی تو...

  • حالا رفتنت یک ساله شده! بهار و نبودنت در هم گره خورده اند... حالا هر بهار نبودنت را تازه می کنم. درست مثل خاطراتت که هر صبح، با من از خواب بیدار می شوند... همان قدر زنده ه هر شب هر دو یکدیگر را در آغو, ...ادامه مطلب

  • شنبه های خستگی

  • از آن شنبه های دلگیری است که هی بغض می آید تا گلو پرده ای روی چشمهایم می آید فرو می خورم و سر بالا می گیرم و پلک میزنم تا نچکد از چشم، گاهی نمی شود ، از صبح که چشم باز می کنی کسی با تو بیدار می شود که, ...ادامه مطلب

  • به عقب بر نمی گردیم...

  • صدای رودخونه توی گوشم پیچیده بود، دلم خواست بر گردم و بگم هنوز دوستت دارم... دلم خواست دوباره صدات کنم، بگم هی رفیق بیخیال اینهمه بغض... بیا دوباره از نیمه ی مگوی زندگی حرف بزنیم... مگه چند نفر در عال, ...ادامه مطلب

  • چه بیتابانه می خواهمت ...

  • بیقرارم، خیلی بیقرار... درست مثل وقت هایی که با تو می زدم به خیابون... درست مثل وقت هایی که به اندازه خوردن یه فنجون چای هم اگر بودی اروم می گرفتم... درست مثل وقتی که فقط صدات می کردم و به قدر گفتن یک "جان" ارام می گرفتم... حالا نیستی و من معلقم... ک, ...ادامه مطلب

  • ارزان فروش نباشیم

  • آغوش و بوسه های دست به دست چرخیده را در مرام غارنشینان جایی نیست... ما مستحق شنیدن حرف های ناگفته ایم.بوسه های نکرده... دست های نگرفته... احساس های خرج نشده... ما را میان دوره گردان ارزان فروش راهی نیست... خواسته بودم شعری بخوانی که فقط برای گفته باشی... دکلمه ای که فقط برای من خوانده باشی... جایی ک, ...ادامه مطلب

  • هیچ کس...

  • ...اندوهناک ترین اتفاق زندگی امحضور غمی بودکه غمگینم نمی کردکلمه ی زهر آلودی درون دلمکه می گفتآنجا نشسته که شعر شود اما نمی شدهربار تا دهانم بالا می آمدنام کسی را مسموم می کرد و بر می گشتمنآب ماهی ها را عوض می کردممی رنجاندمشانمی رنجاندم امااینتنها کاری بود که می شد برای بازمانده های سفره ی هفت سین , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها